محتوای این مقاله
صیانت از حریم مظلومیت و معصومیت کودکان
در بخش قبل گفتیم :
این روزها در همه دنیا و در هر خانه ای ، کودکانی کلافه، پرخاشگر و بی حوصله را می توان دید که دیگر با هیچ وسیله ای سرگرم نمیشوند و برای رهایی از این وضعیت بی قراری میکنند.
تعطیلی مدارس، مهدها، باشگاه ها، سینماها و شهربازی ها برای طولانی مدت و اجبار به در خانه ماندن همانگونه که برای همه افراد بعد از مدتی منجر به بی قراری و بی حوصلگی می شود به همان نسبت در کودکان و گاهی با شدت بیشتری باعث اضطراب و روابط چالشی با والدین می شود.
والدین باید در خانه مراقب گفت وگوهای خود باشند و بگونه ای صحبت کنند که منجر به ایجاد اضظراب در کودکان نشود زیرا با افزایش اضطراب این مشکل می تواند به وسواس در کودکان تبدیل شود.
این روزها زیادند والدینی که با صدای مشاور تماس می گیرند بخصوص آنهایی که کودک بیش فعال دارند و گله هایی مبنی بر اینکه کودک آنها در انجام تکالیف با مشکلاتی مواجه شده است ارائه می دهند.
باید ، برنامه خواب بچه ها را بخوبی طراحی کرد زیرا خواب نامناسب باعث می شود خستگی و بی حوصلگی کودکان بیشتر شود و در طول روز چالش بیشتری در روابط کودکان و والدین ایجاد می شود.
بهتر است برای یک خواب خوب در کودکان، زمان تماشای تلویزیون در کودکان را قبل از خواب کاهش داد و ضمن بازی مشترک والدین با آنها ، با پخش یک موسیقی آرام و در آغوش گرفتن کودک به ایجاد آرامش و خواب راحت در کودکان کمک کرد.
تاکید می شود به منظور ایجاد یک خواب راحت در کودکان باید قبل از خواب با آنها بازی های هیجانی انجام نداد و ریتم بازی باید ملایم باشد.
اما حتما این هم بازی شدن را با کودک خود داشته باشید.
حقیقت این است که یکی از کارکردهای کرونا این است که افراد متوجه ناتوانی ها یا خلاء های مهارتی و ارتباطی در داشتن یک خانواده با نشاط شدند .
با تغییر سبک زندگی، درصدد رفع این نقاط ضعف و ارتقای نقاط قوت شدند تا فضای خانه نشینی، فضایی با نشاطتر شود.
در دوره موج اول کرونا، پروتکل های بهداشتی بیشتر رعایت می شد و دورکاری، سفر نرفتن، دورهمی نداشتن یا دیدن والدین از پنجره فضای مجازی از جمله حرف شنوی هایی بود که حکایت از تشدید مسئولیت فردی و اجتماعی شهروندان در مقابله با کرونا به شمار می رفت.
هر چه جولان ویروس کرونا در کوی و برزن بیشتر شود، سبک زندگی دستخوش تغییر و تحولات شده و رعایت پروتکل های بهداشتی جهت نیفتادن در دام این ویروس جزیی از زندگی امروزه شده است.
متاسفانه با گذشت چند ماه از ماندگاری این ویروس، شاهد هستیم که بازار دورهمی، جشن، سفر و بسیاری موارد دیگر دوباره رونق گرفته و توصیه های مراکز علمی مقابله با کرونا از یک گوش وارد و از گوش دیگر خارج می شود بر همین اساس آمار مرگ و میر و ابتلاء به این ویروس جهانگیر افزایش یافته است.
دوری در عین نزدیکی
کرونا مختص یک کشور یا دولت نیست بلکه به جان همه اقشار مختلف جوامع افتاده و ضعیف و قوی نمی شناسد بنا بر این لزوم تغییر سبک زندگی و تداوم رعایت این سبک برای تک تک افراد ضروری است.
بر اساس تحقیقات در چند سال پیش نشان می داد گفت و گوی بین اعضای خانواده ۱۵ دقیقه بوده است و به طور حتم با توسعه فضای مجازی این نرخ کاهش یافت.
پیش از ایام خانه نشینی کرونا، بچهها باید با غیبت والدینی کنار میآمدند که سر کار میرفتند.
با دوستانشان وقت میگذراندند یا با همدیگر خلوت میکردند اما این روزها، کودکان خانه نشینی که به مدرسه نمی روند، تجربیات جدیدی را کسب کردهاند!
در موج جدید کرونا، والدین بسیاری هستند که میزان وقتگذرانی فرزندانشان در ایام قرنطینه خانگی با گوشیهای هوشمند، نگرانشان کرده است.
آن ها میخواهند بدانند «اعتیاد» کودکان و نوجوانان به این فناوریها چه تأثیراتی بر زندگی آنها خواهد داشت و آیا این اعتیاد واقعیت دارد؟!
با جستجویی ساده در موتورهای جستجوگر پاسخهای زیادی در این باره پیدا خواهیم کرد.
شاید بد نباشد سؤال مهمتری را هم پاسخ دهیم؛ اعتیاد و پرمصرفی والدین از دنیای مجازی در خانه، چه تأثیری بر کودکان میگذارد؟
بررسی و پاسخ این پرسش نتایج تعجب برانگیزی خواهد داشت.
والدینی که از لحاظ فیزیکی نزدیکند، اما ذهنشان جای دیگری است!
تجربه این «دوری در عین نزدیکی» برای کودکان میتواند دردناکتر از دوری واقعی تمام شود!
بهره مندی از توجه کامل و تمام عیار مخاطب در تمامی سنین یک لذت غیر قابل انکار و کمیاب است.
در سنین کودکی که نزدیکترین و شاید تنها مخاطب کودک همزمان نقش اصلیترین حامی زندگی او را هم بازی میکند، این کم توجهی و گاه بی توجهی میتواند معنای صریح طرد عاطفی را هم داشته باشد.
ماجرا وقتی وخیم تر میشود که والدین برای کم کردن زحمت کودک از سر خود، یکی از همین ابزارها (موبایل،تبلت، رایانه و …) به او میدهند تا خود را با آن مشغول کند و شاید در شبکه شاد کمی شادی کند!
شبکه شاد که اساس آن برای تدریس آنلاین طراحی شده، تبدیل شده به جایی که کودکان در حین تدریس معلم، فرافکنی هایی کودکانه می کنند و با گذاشتن استیکرها و … کودک برون و درون خود را آزاد می کنند.
این گله را از خیلی از معلمین شنیدم که چرا کودکان در حین تدریس آنلاین آنها شیطنت می کنند؟
از شما می پرسم : واقعا چرا ؟
نمی دانیم و نمی دانند !؟
یا برای فرار از مسئولیتی که در برابر تمامی کودکان داریم هر بار گناه را به گردن دیگری می اندازیم.
کودک در ادامه تقلیدهای خود از اطرافیان، رفتار والدین را درونی میکند و مشکل، مضاعف میشود، از نظر برخی والدین، این اتفاق یک مزیت دیگر هم دارد.
عادت کردن کودک به همراهی با یک همدم و هم صحبت فناورانه که گاه امن تر و کم حاشیه تر از دوستان غیرمجازی به نظر میآید چون کودک در دایره ایمن خانه میماند و از آسیبهایی که شاید بیرون خانه او را تهدید کنند در امان میماند!
مجموعه این عوامل به خلق فضایی منجر میشود که عادت والدین به واسطهگری فناوریهای ارتباطی در ارتباطات میان فردی خودشان، به فرزندان هم منتقل میشود.
اوج ماجرا را میتوان در آن لحظه هایی دید که فناوریهای ارتباطی، واسطه تماس میان والد و فرزندی میشوند که حتی از لحاظ جغرافیایی و فیزیکی در مجاورت همدیگر و در خانه (!) در کنار هم به سر میبرند برای مثال حتی برای صدا کردن کودک به جهت آمدن به سر سفره غذا از چت استفاده می شود!!!
به مرور زمان اگر این خانه نشینی کرونایی طولانی تر شود، تقسیم توجه ها میان فناوری بی جان و اولاد جاندار چنان هنجار می شود و به آنها عادت می کنیم که انگار این گوشی های هوشمند جزئی از زندگی ما هستند و در آینده به راحتی نمی توان میان آن کودک و گوشی مان یکی را انتخاب کنیم!
اما راه حل چیست؟
راه حلها از قضا سادهاند، تعیین قوانین سخت گیرانه به منظور محدود سازی و مدیریت استفاده از ابزارهای فناوری و بیرون راندنشان از لحظات گرانقدر صمیمیت و نزدیکی میان والدین و فرزندان در ایام کرونایی و غلبه بر وسوسه دنیاهای مجازی و فناوری این روزگار!
اتفاقی که اگر عشق به فرزندان و خانواده در آن نباشد در عمل چندان ساده نیست اما به هیچ عنوان قیمتی تر از فرزندان مان نیست.
این نظر من بود، نظر شما چیست؟
ادامه دارد
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.